مادربزرگ هميشه مي گفت دردِ تن يك جا نمي ماند ، كليه مي زند به كمر ، كمر مي زند به پا ، پا مي زند به قلب ، مي گفت درد هي توي تنت تقسيم مي شود.
اما درد روح ، قُلمبه مي شود يك جا امانت را مي برد ،
هركسي هم كه از راه برسد و بپرسد چه مرگت است ؟ فقط مي شود دستت را روي زانو و كمرت بگذاري و ناله كني كه تير مي كشد.
درد روح را نمي شود نشان كسي داد...
برچسب : نویسنده : 0sefidbarfi10d بازدید : 336
قلب من به دست کسانی
تیغ برداشت که
ازانهاانتظارمحبت داشتم
نه فراموشی متن های زیبا...